اعوذ بجلال وجهک الکریم...ان ینقضی عنی شعر رمضان....


تازه داشت یخ های بینمان باز می شد....یا علی و یا عظیم
....تازه داشتیم یاد می گرفتیم چه جوری با تو حرف بزنیم.....اللهم انی افتتح الثناء بحمدک

.....تازه داشتیم یاد می گرفتیم برایت شیرین زبانی کنیم....وحفه بملائکتک المقربین

تازه داشتیم یاد می گرفتیم چه جوری یک چیزی از تو بخواهیم

این که قبلش یک عالمه برایت زبان بریزیم

هی تملقت را بگوییم و خسته نشویم

و لا کففت عن تملقک

بنشینیم از شب تا صبح هزار جور و با هزار اسم از تو تعریف کنیم
هی بگوییم تو بهترین کسی هستی که فلان...

یا خیر ال....یا خیرال....یا خیرال.....

فهمیده بودیم که اگر گریه کنیم تو زود........

فهمیده بودیم اگر اشک توی چشممان جمع شود زودی آشتی می کنی

 یا حبیب الباکین

فهمیده بودیم اگر یک امیدی به تو داشته باشیم تو دلت نمی آید ناامیدمان کنی...

إرحم من رأس ماله الرجا-

یاد گرفته بودیم مثل بچه ها که دستشان را بالای سرشان می گیرند... قرآن را بگذاریم روی سرمان و هی به جان عزیزهایت قسمت بدهیم...

بمحمد......بمحمد....بمحمد

.....خیلی چیزها یاد گرفته بودیم

یاد گرفته بودیم با تو زندگی کنیم...

کجا می خواهی بروی عزیز دلم

نرو...



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



تاريخ : دو شنبه 22 تير 1394برچسب:, | 14:4 | نويسنده : Shabgard |