خدایا ...

گاهی تو را بزرگ می بینم و گاهی کوچک

این تو نیستی که بزرگ می شوی و کوچک

این منم که گاهی نزدیک میشوم و گاهی دور

 

خدایا ...

شنیده ام وام بدون بهره می دهی !!!

آمده ام تا وام بگیرم

من نیاز به تعمیر و بازسازی دارم‌

 

چشمانی قوی و آینده نگر می خواهم تا بتوانم آنسوی سراب سالهای دور را ببینم ...‌

شامه ای نیاز دارم تا بتواند بوی پلیدی را از پاکی تمیز دهد ...

ذائقه ای می خواهم که بتواند طعم خوش صداقت را از تلخی ریا باز شناسد ...

گوش هایی نیاز دارم که بشنوند ناگفته های انسان های تنها را ..‌‌‌.

و به پوستی ضخیم تر نیاز دارم تا بتواند ضربات شلاق روزگار را آسان تر تحمل کند ...

 

خداوندا نیاز به سرمایه هم دارم ..‌‌.

باید اقیانوسی از لبخند ذخیره کنم تا در روزهای سختی و خشکسالی ، لبانم کویر نشوند ... !!!

به قلبی بزرگتر احتیاج دارم ...

آنقدر بزرگ تا بتواند همه نا مهربانی ها را در خود جای دهد !!!

پاهایی از فولاد می خواهم تا در میانه راه کوتاهی نکنند ...!!!

چرا که راه دور است و مقصد بس زیبا و شگفت انگیز ... !!!

به زانو هایی که هرگز به زانو در نیایند ...

به مغزی که بتواند تفکر کند ...

و روحی که فقط به سوی تو مشتاق باشد ...

تو و تنها تو ای پادشاه عالم ...

 

خدایا ..‌.

با وام من موافقت میکنی ...؟



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



تاريخ : یک شنبه 31 خرداد 1394برچسب:, | 16:14 | نويسنده : Shabgard |