زندگي ميگذرد..

در خیالات خودم
در زیر بارانی که نیست
می رسم با تو به خانه،
از خیابانی که نیست

می نشینی روبرویم،
خستگی در میکنی
چای می ریزم برایت،
توی فنجانی که نیست

باز ميخندی و ميپرسي
كه حالت بهتر است؟!
باز میخندم که خیلی،
گرچه میدانی که نیست

شعر می خوانم برایت،
واژه ها گل می کنند
یاس و مریم میگذارم،
توی گلدانی که نیست

چشم میدوزم به چشمت،
مي شود آیا کمی
دستهایم را بگیری،
بین دستانی که نیست..؟!

وقت رفتن می شود،
با بغض می گویم نرو...
پشت پایت اشک می ریزم،
در ایوانی که نیست

می روی و
خانه لبریز از نبودت می شود
باز تنها می شوم،
با یاد مهمانی که نیست...!

بعد تو
این کار هر روز من است
باور این که نباشی،
کار آسانی که نیست...!
 زندگي گاه به كام است و بس است
زندگي گاه به نام است و كم است
زندگي گاه به دام است و غم است

چه به كام و
 چه به نام و
 چه به دام،
 زندگي معركه همت ماست،.. زندگي ميگذرد.. زندگي گاه به نان است و كفايت بكند
زندگي گاه به جان است و جفايت بكند
زندگي گاه به آن است و رهايت بكند
چه به نان
 و چه به جان
و چه به آن،
زندگي صحنه بي تابي ماست، ..
زندگي ميگذرد..


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



تاريخ : سه شنبه 2 تير 1394برچسب:, | 3:39 | نويسنده : Shabgard |